سفرنامه اوتاوا کانادا

 

1

اوتاوا در قسمت جنوب شرقی اونتاریو و نزدیک به مونترال قرار دارد. این شهر چهارمین شهر کانادا از نظر وسعت میباشد و حدود 1و نیم میلیون جمعیت را در خود جای داده است. طی چندین سال پیاپی ، اوتاوا به عنوان بهترین شهر کانادا برای زندگی برگزیده شد و هر ساله مهاجران زیادی برای زندگی در این شهر اقدام میکنند. آب و هوای این شهر در تابستان گرم و معتدل و در پاییز و زمستان سرد میباشد. بهار های اوتاوا نیز آب و هوای نسبتا معتدلی دارد.

سفرنامه اوتاوا دکتر علی باغانی، وکیل پایه یک دادگستری

 

 

با پایان بازدید از مونترال، تصمیم داشتم 5 روز را در اوتاوا بگذرانم. لذا با تهیه بلیط قطار و رزرو هتل که به صورت آنلاین انجام شده بود، پس از حدود 1 ساعت و نیم به اوتاوا رسیدم. جاده میان این دو شهر نیز زیبایی های بسیاری دارد و به هیچ وجه حوصله سر بر نخواهد بود.


اوتاوا کجاست؟

اوتاوا در قسمت جنوب شرقی اونتاریو و نزدیک به مونترال قرار دارد. این شهر چهارمین شهر کانادا از نظر وسعت میباشد و حدود 1و نیم میلیون جمعیت را در خود جای داده است. طی چندین سال پیاپی ، اوتاوا به عنوان بهترین شهر کانادا برای زندگی برگزیده شد و هر ساله مهاجران زیادی برای زندگی در این شهر اقدام میکنند. آب و هوای این شهر در تابستان گرم و معتدل و در پاییز و زمستان سرد میباشد. بهار های اوتاوا نیز آب و هوای نسبتا معتدلی دارد.

 3

چرا به اوتاوا برویم؟

این شهر پایتخت کشور کانادا بوده و علاوه بر زیبایی های طبیعی از مکان های تاریخی و هنری بسیاری زیادی نیز برخوردار است. همچنین مکان های تفریحی موجود در اوتاوا نیز اوقات فراغت خوشی را برای شما رقم خواهند زد. اگر به دنبال مهاجرت هستید، بد نیست بدانید که دو دانشگاه تراز اول کانادا نیز در این شهر واقع شده اند (دانشگاه کارلتون و دانشگاه اوتاوا). همچنین زبان اکثر مردم این شهر انگلیسی است.

 

سفرنامه

پس از رسیدن به هتل و تحویل گرفتن اتاق، حوالی ساعت 7 هتل را به قصد بازدید از شهر ترک کردم. قرار بود پس از مدت ها تعدادی از دوستان قدیمی ام در اوتاوا را در کانال ریدو ملاقات کنم. ساعت 7:20 بود که به کانال ریدو رسیدم.

 

کانال ریدو (Rideau Canal)

کانال ریدو با تقریبا 200 کیلومتر طول، پایتخت کانادا (اوتاوا) را به دریاچه اونتاریو متصل میکند. این کانال در سال 1832 افتتاح شد و به عنوان یکی از نماد های اوتاوا شناخته میشود. در فصل زمستان و یخبندان، این کانال به عنوان پیست اسکیت استفاده میشود و به همین سبب شهرت بسیاری دارد. در فصل های دیگر نیز محلی برای قایق رانی و لذت بردن از فضای زیبای شهر است. پس از آنکه به محدوده کانال ریدو رسیدم، با دوستان ملاقات کردم و به یکی از کافه های اطراف کانال رفتیم. این منطقه به اصطلاح "زندگی شبانه" زیبایی دارد و در هر ساعتی از شبانه روز که به آن مراجعه کنید، جمعیت زیادی از مردم با سنین مختلف را در آنجا خواهید دید. حوالی ساعت 10 از دوستان جدا شدم و به سمت هتل حرکت کردم.
روز بعد ساعت 9 از هتل خارج شدم و به سمت گالری ملی کانادا حرکت کردم.

 

 

 

گالری ملی کانادا (National Gallery of Canada)

این گالری که 46 هزار متر مربع را در قلب کشور کانادا به خود اختصاص داده است، بزرگترین موزه هنری در آمریکای شمالی شناخته میشود. همچنین به نظر من این گالری مجموعه آثاری را دارد که در هیچ موزه هنری دیگری قابل رویت نیستند. مجسمه "مامان" از Louise Bourgeois ، نقاشی "صدای آتش" از Barnett Newman ، نقاشی روغنی "رنج جک" از Tom Thomson ، نقاشی "نامه" از Mary Cassatt و هزاران اثر هنری دیگر، بازدید شمارا به خاطره ای زیبا تبدیل خواهند کرد. همچنین این گالری شامل یک گیفت شاپ بسیار خوب است که میتوانید سوغاتی های خوبی برای دوستان خود در ایران تهیه کنید. رستوران این گالری نیز غذاهایی با کیفیت بسیار بالا ارائه میدهد. به علت وسعت زیاد این موزه و علاقه شدیدی که به آن پیدا کردم، تا حوالی ساعت 1 را صرف بازدید از آن کردم و پس از صرف ناهار به سمت نیپین پوینت حرکت کردم.

 

نیپین پوینت (Nepean Point)

چنانچه به بازدید از گالری ملی کانادا رفتید، هرگز مشاهده این مکان زیبا را از دست ندهید. نیپین پوینت فاصله بسیار کمی از گالری ملی دارد. چشم انداز این تپه زیبا مثال زدنی نیست و منظره ای زیبا از رود اوتاوا را برایتان فراهم میکند. همچنین مجسمه ای از محقق فرانسوی، ساموئل د چمپلین در وسط تپه بنا شده است که طراحی آن نیز بسیار زیباست. تنها مشکل این مکان از نظر من، عدم وجود کافی شاپ در نزدیکی آن است. حدود نیم ساعت را در این مکان گذراندم و سپس به سمت کتابخانه پارلمان کانادا حرکت کردم.

 

کتابخانه پارلمان کانادا (Library of Parliament)

این کتابخانه مجموعه ای ارزشمند در اوتاوا است که بالغ بر 600 هزار کتاب و مقاله را درخود جای داده است! قطعا نگه داری از این همه سند تاریخی، نیازمند ساختمانی بسیار بزرگ میباشد. معماری جالب و فضای گسترده این کتابخانه آنرا به یکی ازجاذبه های توریستی اوتاوا تبدیل کرده است. اگر از اوتاوا دیدن میکنید، حتما باید حداقل یکبار از این مکان دیدن کنید. تور لیدر های این مکان نیز به خوبی شمارا با تمام گوشه و کنار کتابخانه آشنا خواهند کرد.
یک ساعتی را در این مکان بودم و ساعت 4 به سمت گالری هنر اوتاوا رفتم. تصمیم داشتم از موزه طبیعت اوتاوا نیز دیدن کنم که متاسفانه فرصت کافی در آن روز برای این بازدید پیدا نکردم.

 6

گالری هنر اوتاوا (Ottawa Art Gallery)

پس از گالری ملی اوتاوا، این گالری نیز از آثار بسیار ارزشمندی برخوردار است. مشاهده سبک های مختلفی از هنر معاصر در این گالری، تجره ای به یاد ماندنی را برایتان رقم خواهد زد. همچنین ساختمان این گالری نیز بسیار جذاب و دیدنی است و میتواند شمارا برای مدتی محسور کند. تقریبا ساعت 5:30 بود که از آن خارج شدم و بر اساس قراری که شب قبل با دوستان گذاشته بودیم به سمت فروشگاه ریدو رفتم.

 

مرکز خرید ریدو (CF Rideau Centre)

این مرکز خرید دارای چهار طبقه بوده و در نزدیکی کانال ریدو واقع شده است و قطعا یکی از بهترین مکان ها برای خرید اجناسی با کیفیت فوق العاده میباشد. ساختمانی مدرن که دارای شعبه هایی از بهترین برند ها در همه زمینه ها است و همواره تخفیفات مختلفی را برای خریداران ارائه میکند. وسعت این مرکز خرید بسیار زیاد است و بهتر است با صبر و حوصله پیش از خرید از تمام طبقات آن دیدن کنید. قیمت اکثر برند ها نیز بر اساس قیمت گذاری جهانی محاسبه شده است و فروشندگان هزینه اضافی از شما دریافت نمیکنند. ساعت 9 بود که پس از صرف یک فنجان قهوه در یکی از کافی شاپ های خیابان ریدو به سمت هتل حرکت کردم. قرار بود روز بعد به دریاچه صورتی و دریاچه مولویهیل برویم. این دو دریاچه فاصله زیادی با یکدیگر ندارند ولی از مرکز شهر تا آنها نزدیک به 45 دقیقه فاصله وجود دارد.

روز بعد ساعت 8 با ماشین یکی از دوستان به سمت دریاچه صورتی حرکت کردیم.
اگر قصد بازدید از مکان های زیبای اطراف شهر اوتاوا را دارید، باید یک روز خود را کامل به آنها اختصاص دهید.

 

دریاچه صورتی (Pink Lake)

ابتدا لازم است بدانید که شنا در این دریاچه ممنوع است. به علت فعالیت های انسانی در کانادا، این دریاچه در خطر برانگیختگی قرار دارد ولی این امر به هیچ وجه زیبایی دریاچه را تحت تاثیر قرار نداده است. به صرف صبحانه در کنار دریاچه نشستیم و تا حوالی ساعت 11 در آنجا بودیم. سپس به دریاچه مولویهیل رفتیم که نزدیک به 15 دقیقه از آنجا فاصله داشت. این دریاچه نیز زیبایی بسیار زیادی داشت ولی نسبت به مکان قبلی در رده دوم قرار میگرفت. به شهر بازگشتیم و پس از صرف ناهار در یکی از رستوران های مرکز شهر به موزه جنگ رفتیم.

 

موزه جنگ اوتاوا (Canadian War Museum)

این موزه مرکز اصلی کانادا برای نگهداری تاریخ نظامی این کشور محسوب میشود. آثاری که از تمام جنگ های قرن بیستم، جنگ های سرد، شهیدان و یادگاری های آنها روایت میکنند و شمارا برای مدتی در تاریخ کانادا غرق خواهند کرد. تانک ها و موتور سیکلت ها و هواپیماهای جنگی موجود در این موزه همگی بیانگر سخنان بسیاری با شما هستند و خاطره ای خاص و جذاب را به شما هدیه میدهند. خوب است بدانید که دولت کانادا ارزش زیادی به تاریخ نظامی خود میدهد و از این رو مراقبت های خاصی را در این موزه به عمل آورده است. راهنمایان نیز شمارا به خوبی یاری میکنند تا حتی از کوچکترین داستان های تاریخی این موزه غافل نشوید. آن روز تا حوالی ساعت 4 در موزه جنگ بودیم که سپس به موزه طبیعت کانادا رفتیم.

 8

موزه طبیعت کانادا (Canadian Museum of Nature)

این مجموعه نیز اهمیت بسیاری دارد و آثاری را شامل میشود که از زمان کشف خاک کانادا تا به امروز را  به روایت تصویر بیان میکنند. نمونه های مختلفی از جانداران منقرض شده و گونه هایی همچون خرس های قطبی در این موزه وجود دارند که اگر علاقه مند به اینگونه شبیه سازی های هنری باشید، هرگز از این بازدید پشیمان نخواهید شد. این موزه آخرین مکان تاریخی ای بود که بازدید کردم و تصمیم داشتم 2 روز آخر را به بازدید مکان های تفریحی اوتاوا بپردازم.
ساعت 6 بود که به سمت پارک رمیک رپیدز حرکت کردیم.

 

پارک رمیک رپیدز (Remic Rapids Park)

این مکان تفریحی که در کنار رود اوتاوا قرار دارد، سرشار از مجسمه های سنگی مختلفی است که توسط هنرمندان در طول زمان ساخته شده اند. مجسمه هایی که اگر از وجود آنها با خبر نباشید، امکان دارد هنگام تاریکی هوا شما را به شدت بترسانند! این پارک محل مناسبی برای دورهمی های دوستانه است و چشم انداز زیبایی را برایتان رقم میزند.
ساعت 8 بود که به خیابان اسپارکز رفتیم تا گشتی در آن حوالی بزنیم و شام را صرف کنیم.
روز بعد ساعت 9 از هتل خارج شدم تا به پارک جکوئس کارتر بروم و با دوستان ملاقات کنم.

 

پارک جکوئس کارتر (Jacques-Carter Park)

این پارک که دارای طراحی فوق العاده ای است در نزدیکی موزه ملی کانادا قرار دارد. همچنین قابلیت دسترسی به رود اوتاوا از این پارک نیز وجود دارد. باید بدانید که روزانه در این پارک نمایش های مختلفی اجرا میشود و تفریحات زیادی برای تمامی سنین وجود دارد. تا ساعت 12 در این پارک بودیم و سپس به سمت آبشار شاهزاده ی ولز حرکت کردیم.

 

آبشار شاهزاده ی ولز (Prince of Wales Falls)

این آبشار یکی دیگر از مکان های دیدنی اوتاوا است که منظره بسیار زیبایی دارد. آبشار پرینس آو ولز از کانال ریدو به رود ریدو میریزد و علاوه بر زیبایی بی همتایی که دارد، مکان مناسبی برای پیک نیک های خانوادگی و دوستانه است.
ساعت 4 بود که برای بار آخر به فروشگاه CF ریدو رفتیم و از این مرکز خریدهای نهاییمان را کردیم.سپس به تماشای یک فیلم در سینما نشستیم و ساعت 10 از دوستان جدا شدم تا شب آخر را در هتل بگذرانم.
روز بعد با تهیه بلیط قطار به سمت شهر کبک راه افتادم تا چند روزی را در آنجا بگذرانم.

 

خلاصه که

شهر اوتاوا ممکن است در مقایسه با مونترال و ونکوور از مناطق دیدنی کمتری برخوردار باشد، ولی هرگز برای شما خسته کننده نخواهد بود. خیابان های همیشه زنده و مناظر طبیعی فراوان این شهر، برای شما خاطره ای لذت بخش خواهند ساخت. همچنین شهر اوتاوا برای مهاجرت نیز انتخاب خوبی است و شرایط خوبی را برایتان فراهم خواهد کرد.
ادامه این سفرنامه را میتوانید در قسمت سفرنامه کبک دکتر علی باغانی مطالعه کنید.

 

جهت بازدید از عکس های دکتر علی باغانی در اوتاوا روی این متن کلیک کنید.

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید